16- در کلاس خودنمايي نميکردند ولي فعال بودند.
17- انجام تکاليف براي آنها اولويت داشت و تقريباً همهي آنها به طور منظم فعاليتهاي کلاسي را انجام ميدادند.
18- درس را به طور عميق و دقيق مطالعه ميکردند و به کيفيت مطالعهي خود بيش از کميت آن توجه ميکردند.
19- مطالعهي هر درس را در زمان دلخواه خود انجام ميدادند.
20- به طور منظم نکات درسي را تکميل و جمعآوري ميکردند.
21- از حاشيه نويسي، نت برداري و علامتگذاري استفاده ميکردند.
22- به همهي شکلها، جدولها، زيرنويسها و حاشيههاي کتاب درسي توجه ميکردند و همهي پرسشها را حل ميکردند.
23- به جاي خواندن مثالهاي کتاب درسي، آنها را حل ميکردند.
24- اکثر آنها تناقضات و اشکالات کتابهاي درسي را پيدا ميکردند.
25- 40 درصد آنها يک درس و 40 درصد ديگر دو تا 3 و 20 درصد هم مقداري از اکثر درسها را در طول يک روز مطالعه ميکردند.
26- در درس رياضي که نياز به تمرين زياد دارد، به مرور زمان به حل مسائل ميپرداختند. آنها معتقد بودند که به يک باره و در کوتاهمدت امکان تسلط بر رياضي وجود ندارد.
27- اکثر مسائل را به صورت تشريحي حل ميکردند و در مراحل نخستين از فرمولهاي تستي کمتر ولي پس از عيد، از راهحلهاي تستي پرکاربرد بيشتر استفاده ميکردند.
28- مسائل را از راههاي مختلف حل ميکردند و تنها به يک راه حل اکتفا نميکردند.
29- هنگام برخورد با يک مشکل درسي اول «فکر» ميکردند و تنها در صورت نيافتن راه حل از سايرين کمک ميخواستند.
30- به اشکالات خود توجه ميکردند: هيچ اشکالي را دست کم نميگرفتند درحل تمرينهايي که اشکال داشتند با خود مدارا نميکردند و دوباره آنها را حل ميکردند، يا به کمک دوستان يا معلمان خود برطرف ميکردند.
31- تا قبل از عيد بيشتر ميخواندند و تمرين و تست حل ميکردند ولي پرکاري در تستزني را به پس از عيد موکول ميکردند.
32- تستهاي انبوه و مشابه را دستهبندي ميکردند و همه را يکجا حل نميکردند. به تدريج و در نوبتهاي متعدد به حل آنها ميپرداختند.
33- با دقت پاسخ تمام تستها را - حتي تستهايي را که به درستي جواب داده بودند - مطالعه ميکردند و نکات جالب توجه آنها را يادداشت ميکردند.
34- تستهاي اشکال دار خود را پس از مدتي مجدداً حل ميکردند.
35- همهي آنها دروس عمومي را همراه با دروس اختصاصي ميخواندند. تا قبل از عيد سعي ميکردند دروس اختصاصي را بيشتر از دروس عمومي بخوانند؛ به طوري که نسبت زمان مطالعهي دروس اختصاصي به دروس عمومي آنها 3 به 1 و يا 4 به 1 بوده است.
36- مطالعهي دروس پايه نسبت به دروس پيشدانشگاهي را براساس نقطه قوت خود تنظيم کرده بودند. ولي بيشترشان به نسبت مساوي آنها را مطالعه ميکردند.
37- 85 درصد آنها براساس برنامهي زمانبندي شده دروس را مطالعه ميکردند و 15 درصد هم بدون برنامهريزي زمانبندي شده، پس از خسته شدن از مطالعهي يک درس، به سراغ درس ديگري ميرفتند.
38- در کنکورهاي آزمايشي به طور جدي شرکت ميکردند و پس از هر آزمون، کوچکترين اشکال خود را با مرور مجدد موضوع يا انجام تکاليف تکميلي برطرف ميکردند. آنها هدف خود را از شرکت در اين آزمونها، آشنايي با محيط، روش امتحاندهي، کشف نقاط ضعف، تنظيم وقت و از بين بردن استرس ميدانستند.
39- امتحانات مدرسهي خود را جدي ميگرفتند و به تمام آنها اهميت ميدادند.
40- اکثر آنها انتظار داشتند که رتبههاي تک رقمي بهدست آورند ولي همهي آنها پس از برگزاري آزمونهاي جامع آزمايشي دريافتند که رتبه خوبي کسب خواهند کرد
نظرات شما عزیزان: